اسماء جوناسماء جون، تا این لحظه: 13 سال و 10 روز سن داره

نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست

نامه ای برای اسمای نازنینم

  فرزندم وقتی من پیر میشوم امیدوارم من را درک کنی و با من صبور باشی ...     فرزندم وقتی من پیر میشوم امیدوارم من را درک کنی و با من صبور باشی اگر بشقابی را شکستم یا سوپ را روی میز ریختم به این دلیل است که قدرت بینایی من کم شده است امیدوارم در آن شرایط روی من فریاد نکشی افراد پیر خیلی حساس هستند خیلی افسرده و غمگین میشوند وقتی که رویشان فریاد میکشید وقتی قدرت شنوایی من کمتر شد،من نمیتوانم بشنوم که تو چه میگویی امیدوارم که مرا کر صدا نکنی تکرار کن آنچه را که گفتی یا آنرا برای من بنویس فرزندم من متاسفم من در حال پیرتر شدن هستم وقتی زانوهای من ضعیف تر شدند امیدوارم با من صبور باشی و مرا در بلند شدن کمک ...
19 آذر 1391
1